کلمه جو
صفحه اصلی

سرکوفت


مترادف سرکوفت : زخم زبان، سرزنش، شماتت، طعنه، لوم، ملامت، نکوهش

متضاد سرکوفت : تحسین، تمجید

فارسی به انگلیسی

rebuke, reprimand, stricture, taunt, bitter reproach

rebuke, reprimand, stricture


taunt, bitter reproach


فارسی به عربی

سخط

مترادف و متضاد

زخم‌زبان، سرزنش، شماتت، طعنه، لوم، ملامت، نکوهش ≠ تحسین، تمجید


reproach (اسم)
سب، ننگ، سرزنش، مذمت، رسوایی، ملامت، طعنه، عیب جویی، توبیخ، سرکوفت

rebuke (اسم)
سرزنش، زخم زبان، ملامت، طعنه، گوشمالی، سرکوفت

فرهنگ فارسی

سرزنش، طعنه، ملامت، سرکوب وسراکوب وسرکوبه
سرزنش طعنه ملامت .

فرهنگ معین

(سَ ) (اِمر. ) سرزنش .

لغت نامه دهخدا

سرکوفت. [ س َ ] ( اِمص مرکب ) سرزنش. ملامت. توبیخ. بیغاره. نکوهش.

فرهنگ عمید

سرزنش، طعنه، ملامت.

پیشنهاد کاربران

اردور

سراکوت /Sarakut/در گویش شهرستان بهاباد به معنای، سراکوفت، سر کوفت، زخم زبان، توبیخ، سرزنش و ملامت است.
سراکوت دادن: سرزنش کردن. مثلا، اینقدر سراکوتَم نده. . . یا مادر به فرزندش میگه اگر چیزی نگم فردا همین خودت سراکوتَم میدی که چرا هچی ( هیچی ) نگفتت ( نگفتی تو یا شما )


کلمات دیگر: