کلمه جو
صفحه اصلی

شیرفروش

فارسی به انگلیسی

milkman, milkmaid

milkmaid


فارسی به عربی

بائع الحلیب

مترادف و متضاد

dairyman (اسم)
شیر فروش، لبنیات فروش

milkman (اسم)
شیر فروش، مرد شیر فروش

لغت نامه دهخدا

شیرفروش. [ ف ُ ] ( نف مرکب ) لبان. فروشنده شیر. که شیر فروختن پیشه دارد. لبنیاتی. ( یادداشت مؤلف ). فامی. ( منتهی الارب ).

دانشنامه عمومی

شیرفروش فیلمی به کارگردانی اسماعیل کوشان و نویسندگی کریم فکور ساختهٔ سال ۱۳۳۹ است.
دلکش
محمد متوسلانی
تقی ظهوری
حمیده خیرآبادی
حسین امیرفضلی
عباس مهردادیان
رحیم روشنیان
جواد تقدسی
دختری که مأمور توزیع شیر است با مرد جوانی آشنا می شود و به زودی شیفته اش می شود...


کلمات دیگر: