کلمه جو
صفحه اصلی

شیب پیدا کردن

فارسی به انگلیسی

fall

فارسی به عربی

میل , هبوط

مترادف و متضاد

decline (فعل)
خرد شدن، کاستن، رد کردن، خم شدن، خمیدن، سقوط کردن، صرف کردن، تنزل کردن، نپذیرفتن، شیب پیدا کردن، مایل شدن، رو بزوال گذاردن

slant (فعل)
سرازیر شدن، کج کردن، کج شدن، سرازیر کردن، شیب پیدا کردن، تحریف کردن، کج رفتن


کلمات دیگر: