کلمه جو
صفحه اصلی

رومیزی

فارسی به انگلیسی

cloth, desktop, linen, spread, tablecloth, table-cloth, cover

table-cloth, cover


cloth, desktop, linen, spread, tablecloth


فارسی به عربی

مفرش المائدة

مترادف و متضاد

tablecloth (اسم)
خوان، سفره، رومیزی

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - منسوب به [[ روی میز ]] : چراغ رومیزی . ۲ - آنچه که روی میز کشند از پارچه مشمع نایلون و غیره .

لغت نامه دهخدا

رومیزی. ( ص نسبی ، اِ مرکب ) منسوب به «روی میز»: چراغ رومیزی. ( فرهنگ فارسی معین ). || جامه که میز را بدان پوشند. پارچه یا مشمع یا نایلون که بروی میز گسترند. ( یادداشت مؤلف ).
- ساعت رومیزی ؛ ساعت که در روی میز جا دهند. ( یادداشت مؤلف ).

پیشنهاد کاربران

table cloth


کلمات دیگر: