حادث عرضی
شیی ء
فارسی به عربی
مترادف و متضاد
تصادف، حادثه، پیش امد، سانحه، اتفاق، واقعه ناگوار، پا، تصادف اتومبیل، مصیبت ناگهانی، صفت، صرف، عارضه، شیی ء
شیی ء، هدف، مقصود، کالا، چیز، مفعول، موضوع، منظره، شیء، شیی
شیی ء، کار، اسباب، جامه، متاع، چیز، دارایی، لباس، شیء
کلمات دیگر: