کلمه جو
صفحه اصلی

نفوذ پذیر

فارسی به انگلیسی

penetrable, permeable, porous

penetrable, permeable


فارسی به عربی

حساس

مترادف و متضاد

sensitive (صفت)
حساس، نفوذ پذیر، دارای حساسیت

pervious (صفت)
روشن بین، نفوذ پذیر، راه دهنده

penetrable (صفت)
نفوذ پذیر، سوراخ شدنی، کاویدنی، رخنه پذیر

permeable (صفت)
نفوذ پذیر، نشت پذیر

فرهنگ فارسی

( صفت ) آنچه قابل نفوذ و تاثیر باشد مقابل نفوذ ناپذیر .

پیشنهاد کاربران

آنچه که قابل نفوذ است


نرم ، شکننده ، تحت تاثیر قرار گرفتن، رام شدن


کلمات دیگر: