کلمه جو
صفحه اصلی

شرکت داشتن

فارسی به انگلیسی

to have a share, to participate, to take part, to attend (as amember)


participation

فرهنگ فارسی

سهیم بودن شریک بودن

لغت نامه دهخدا

شرکت داشتن. [ ش ِ ک َ ت َ ] ( مص مرکب ) سهیم بودن. شریک بودن. نقشی به عهده داشتن در کاری : نژادپرستان در قتل فلان سیاه پوست شرکت داشته اند.

پیشنهاد کاربران

حضور داشتن


کلمات دیگر: