از دیه های خوی بقم یا از طسوج جوزه و جرکان .
لنجرود
فرهنگ فارسی
از دیه های خوی بقم یا از طسوج جوزه و جرکان .
لغت نامه دهخدا
لنجرود. [ ل َ ج َ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان قنوات بخش حومه ٔ شهرستان قم ،واقع در 23هزارگزی جنوب قم ، سر راه شوسه ٔ قم به کاشان . جلگه ، معتدل و دارای 100 تن سکنه . آب آن از قنات . محصول آنجا غلات ، انار، انجیر و هندوانه . شغل اهالی زراعت و راه آن ماشین رو است . مزرعه و اشیجیان و مومن جزء این ده است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
لنجرود. [ ل َ ج َ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان کزاز پائین بخش سربند شهرستان اراک واقع در 42هزارگزی شمال باختری آستانه و شش هزارگزی راه عمومی . دامنه ، سردسیر و دارای 208 تن سکنه . آب آن از قنات و رودخانه ٔ میان رود. محصول آنجا غلات ، بنشن ، چغندرقند و میوه جات . شغل اهالی زراعت و صنایع دستی آنان قالیچه بافی و راه آن مالرو است و از طریق فر اتومبیل توان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).
لنجرود. [ ل َ ج َ ] (اِخ ) لنگرود. رجوع به لنگرود شود.
لنجرود. [ ل َ ج َ] (اِخ ) از دیه های خوی بقم . (تاریخ قم ص 141). || از دیهای وَرَه به قم . (تاریخ قم ص 138). || از طسوج جوزه و جرکان . (تاریخ قم ص 119). || از دیه های و ازکرود. (تاریخ قم ص 137).
لنجرود. [ ل َ ج َ ] ( اِخ ) دهی جزء دهستان کزاز پائین بخش سربند شهرستان اراک واقع در 42هزارگزی شمال باختری آستانه و شش هزارگزی راه عمومی. دامنه ، سردسیر و دارای 208 تن سکنه. آب آن از قنات و رودخانه میان رود. محصول آنجا غلات ، بنشن ، چغندرقند و میوه جات. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی آنان قالیچه بافی و راه آن مالرو است و از طریق فر اتومبیل توان برد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2 ).
لنجرود. [ ل َ ج َ ] ( اِخ ) لنگرود. رجوع به لنگرود شود.
لنجرود. [ ل َ ج َ] ( اِخ ) از دیه های خوی بقم. ( تاریخ قم ص 141 ). || از دیهای وَرَه به قم. ( تاریخ قم ص 138 ). || از طسوج جوزه و جرکان. ( تاریخ قم ص 119 ). || از دیه های و ازکرود. ( تاریخ قم ص 137 ).
دانشنامه عمومی
فهرست شهرهای ایران
لنجرود یک روستا در ایران است که در دهستان پل دو آب واقع شده است. لنجرود ۲٬۰۱۷ نفر جمعیت دارد.
پیشنهاد کاربران
باقدمت. چمدهزارساله دارتپه های قدیمه به تعدادشش تپه ازدورمادها تادورسلجوقی