کلمه جو
صفحه اصلی

کاکول

فرهنگ فارسی

( اسم ) موی میان سر ( مردان و چار پایان ) فش ( در چار پایان ) : [ کاکل بر الن تو چو مشکست بر سمن خوی بر عذار نغز تو چون قطره بروشی ] . ( وصاف الضره . سبک شناسی ۱٠۵ : ۲ ) یا کاکل ذرت . رشته های افشانی که بر سر میو. ذرت باشد دسته ای از الیاف که بر سر میو. ذرت ( بل ) است یا کاکل شمع . دودی که بر شمع باشد . [ سوی بزم ایاز آمد باین جمع پریشانتر ز چین کاکل شمع ] . ( زلی در آمدن محمود با حکیمان بسوی ایاز ) یا کاکل صبح . اول صبح آغاز بامداد : ( شور عجیبی در چمن از بلبل صبح است این شانه سزاوار خم کاکل صبح است ) . ( محمد قلی سلیم ) یا بر همزدن کاکل . پریشان کردن موی سر . یا کاکل کسی را شکستن . بر انگیختن او را بکاری ( یعنی موکشان بر سر کار کشیدن ) : [ کاکلم میشکند ذوق می آشامیها رعشه هر گاه بخاک از قدحم مل ریزد ] . ( سید حسین خالص )

لغت نامه دهخدا

کاکول. ( اِ ) بمعنی کاکل است که موی میان سر مردان و پسران و اسب و استر باشد. ( برهان ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به کاکل شود. || اسم هندی شقاقل است. رجوع به شقاقل در مخزن الادویه شود.

دانشنامه عمومی

کاکول (به انگلیسی: Kakul) یک منطقهٔ مسکونی در پاکستان است که در Mirpur واقع شده است. کاکول ۱۷٬۴۱۱ نفر جمعیت دارد.
فهرست شهرهای پاکستان

پیشنهاد کاربران

یک سبزی خوردنی که فصل زمستان درنواحی جنوبی ایران بوفور پیدا میشود.



کلمات دیگر: