کلمه جو
صفحه اصلی

فره وشی

پیشنهاد کاربران

نیروی بالقوه ای که به فعل در می آید ( ناشی از گوهر هر پدیده ) , نیروی پیش برنده و حرکت دهنده

فره وشی یعنی روان نیاکان ما که بعضی از مورخین گفته اند روان های پاک که در ایران باستان به این اعتقاد داشتن که آنها بصورت نامرعی در میان ما هستند و باید در پایان سال با آنها وداع کنیم چهار روز قبل از عید نوروز وقت داریم که این کار رو بکنیم امروزه مراسم وداع با فره وشی ها بشکل جمعه آخر سال درآمده

فره وشی به معنای روح نیاکان ما است که در ایران باستان مراسمی به نام وداع با فره وشی ها بود که قبل از عید نوروز و پنج روز بعد از عید نوروز انجام میشد.
بعضی از مورخین هم گفته اند فره وشی ها روان های پاک هستن و همچنین به روان های پهلوانان و بزرگان یک سرزمین گفته میشده امروزه وداع با فره وشی ها بشکل جمعه آخر سال درآمده که یک سنت چند هزارساله است!


کلمات دیگر: