کلمه جو
صفحه اصلی

چس و پس

فرهنگ فارسی

اسباب خرده ریزه ناقابل خرت و پرت .

لغت نامه دهخدا

چس و پس. [ چ ُ س ُ پ ُ ] ( اِ مرکب ، از اتباع ) چانه بیجا زدن. ( آنندراج ).

چس و پس. [ چ ُ س ُ پ ِ ] ( اِ مرکب ، از اتباع ) اسباب خرده ریز ناقابل. ( فرهنگ نظام ). چس و فس. خرت و پرت. رجوع به چس و فس شود.

چس و پس . [ چ ُ س ُ پ ِ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) اسباب خرده ریز ناقابل . (فرهنگ نظام ). چس و فس . خرت و پرت . رجوع به چس و فس شود.


چس و پس . [ چ ُ س ُ پ ُ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) چانه ٔ بیجا زدن . (آنندراج ).


گویش مازنی

/ches o pes/ در مقام سخره و توهین به کار رود - خرده ریز

۱در مقام سخره و توهین به کار رود ۲خرده ریز



کلمات دیگر: