فرومایه یا دون ناکس قوم
خسیل
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
خسیل.[ خ َ ] ( ع ص ) فرومایه. ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ) ( از اقرب الموارد ). ج ، خَسائل خسال. || دون. ناکس از قوم. ( منتهی الارب ) ( ازتاج العروس ) ( از اقرب الموارد ). ج ، خَسائل ، خسال.
گویش مازنی
/Khasil/ قصیل – ساقه و برگ جوی سبز که غذای مرغوبی برای دام است
قصیل – ساقه و برگ جوی سبز که غذای مرغوبی برای دام است
کلمات دیگر: