( صفت ) دارای فدی چون فیل پیل قدم : گور ساق و شیر زهره یوز تاز و غرم تگ پیل گام و گرگ سینه رنگ تاز و گرگ پوی . ( منوچهری )
پیل گام
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
پیل گام. ( ص مرکب ) پیل قدم. دارای قدمی چون فیل :
گورساق و شیرزهره ، یوزتاز و غرم تک
پیل گام و کرگ سینه ، رنگ تاز و گرگ پوی.
پیل گام و سیل برّ و شَخ نورد و راهجوی.
گورساق و شیرزهره ، یوزتاز و غرم تک
پیل گام و کرگ سینه ، رنگ تاز و گرگ پوی.
منوچهری.
ابرسیر و بادگرد و رعدبانگ و برق جِه پیل گام و سیل برّ و شَخ نورد و راهجوی.
منوچهری.
کلمات دیگر: