( مصدر )پیمانه زدن شراب خوردن : نیمدانم کجا پیمانه می نوشد که باز امشب کباب دل نمک سودست از گلگشت مهتابش . ( معزفطرت )
پیمانه نوشیدن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
پیمانه نوشیدن. [ پ َ / پ ِ ن َ / ن ِ نو دَ ] ( مص مرکب ) پیمانه خوردن. پیمانه زدن. کنایه از شرابخواری است. ( آنندراج ) :
نمیدانم کجا پیمانه می نوشد که باز امشب
کباب دل نمک سود است از گلگشت مهتابش.
نمیدانم کجا پیمانه می نوشد که باز امشب
کباب دل نمک سود است از گلگشت مهتابش.
معزفطرت ( از آنندراج ).
کلمات دیگر: