حاصل مصدر است از بر جای ماندن سستی و ماندگی و بازماندگی در جای یا فالج .
برجای ماندگی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
برجای ماندگی. [ ب َ دَ / دِ ] ( حامص مرکب ) حاصل مصدر است از برجای ماندن سستی و ماندگی و بازماندگی درجای. || فالج. || اندوه و رنج. ( ناظم الاطباء ).
کلمات دیگر: