صفحه اصلی
تشحیم
بستن
عربی به فارسی
لغت نامه دهخدا
عربی به فارسی
روغنکاري
لغت نامه دهخدا
تشحیم. [ ت َ ] ( ع مص ) شحم خورانیدن قوم را: شحّم القوم ؛ اطعمهم الشحم. ( از المنجد ).
کلمات دیگر: