کلمه جو
صفحه اصلی

اخمر

فرهنگ فارسی

مست مدهوش

لغت نامه دهخدا

اخمر. [ اَ م َ ] ( ع ص ) خمرخورده. مست. ( آنندراج ). مدهوش. || تخمه زده.


کلمات دیگر: