برخیر. [ ب َ ] ( ق مرکب ) ( از: بر + خیر ) بخیره. به بیهودگی و برعبث :
خاقانی از انده رشیدت
تا کی بود اشک و نوحه برخیر.
سر دم اژدها خورد برخیر.
خاقانی از انده رشیدت
تا کی بود اشک و نوحه برخیر.
خاقانی.
اژدها سر بدم رساند و بازسر دم اژدها خورد برخیر.
خاقانی.
رجوع به خیر و خیره و برخیره شود.