کلمه جو
صفحه اصلی

برخج

لغت نامه دهخدا

برخج. [ ب َ خ َ / ب َ رَ ] ( ص ) زشت و نازیبا و زبون. فرخج. برخچ.( انجمن آرای ناصری ) ( آنندراج ). رجوع به برخچ شود.


کلمات دیگر: