کلمه جو
صفحه اصلی

خطایان

لغت نامه دهخدا

خطایان . [ خ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میان ولایت بخش حومه ٔ شهرستان مشهد. واقع در 28هزارگزی باختر و مشهد و شمال کشف رود. این دهکده در جلگه واقع، با آب و هوای نواحی سردسیری و دارای 108 تن سکنه است . آب آن از رودخانه و محصول آنجا غلات ، بنشن و شغل اهالی زراعت ، مالداری و قالیچه بافی می باشد. راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).


خطایان . [ خ َ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان بشاریات بخش آبیک شهرستان قزوین . واقع در 27هزارگزی باختر آبیک و 8هزارگزی راه عمومی .آب و هوای آن معتدل و دارای 178 تن سکنه است . آب آن از قنات و محصول آنجا غلات و چغندر قند. شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است . از طریق عندال تپه می توان ماشین به آنجا برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).


خطایان. [ خ َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان میان ولایت بخش حومه شهرستان مشهد. واقع در 28هزارگزی باختر و مشهد و شمال کشف رود. این دهکده در جلگه واقع، با آب و هوای نواحی سردسیری و دارای 108 تن سکنه است. آب آن از رودخانه و محصول آنجا غلات ، بنشن و شغل اهالی زراعت ، مالداری و قالیچه بافی می باشد. راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

خطایان. [ خ َ ] ( اِخ ) دهی است جزء دهستان بشاریات بخش آبیک شهرستان قزوین. واقع در 27هزارگزی باختر آبیک و 8هزارگزی راه عمومی.آب و هوای آن معتدل و دارای 178 تن سکنه است. آب آن از قنات و محصول آنجا غلات و چغندر قند. شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. از طریق عندال تپه می توان ماشین به آنجا برد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).

دانشنامه عمومی

خطایان ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
خطایان (آبیک)
خطایان (مشهد)

پیشنهاد کاربران

دهی که پیش خط بود گفتن خطایان


کلمات دیگر: