کلمه جو
صفحه اصلی

چومالو

لغت نامه دهخدا

چومالو. ( اِخ ) دهی است از دهستان کاغذکنان بخش کاغذکنان شهرستان هروآباد. 296 تن سکنه دارد. از چشمه آبیاری میشود. محصولش غلات ، حبوبات و سردرختی است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

دانشنامه عمومی

مختصات: ۳۷°۰۷′۳۵″شمالی ۴۸°۰۹′۳۰″شرقی / ۳۷٫۱۲۶۴۶°شمالی ۴۸٫۱۵۸۲۸°شرقی / 37.12646; 48.15828
چومالو، روستایی از توابع بخش قره پشتلو شهرستان زنجان در استان زنجان ایران است.
این روستا در دهستان قره پشتلو پایین قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۳۸۲ نفر (۷۰خانوار) بوده است.

پیشنهاد کاربران

معنی چومالو یعنی مکانی که آلو یادرخت آلو زیاد باشه ، چوم به معنای مکان آلو هم منظور میوه آلو میباشد

به نظرم قبلا چوماق لو بوده که بعدا برای راحتی تلفظ شده چومالو، و به معنی چماق داران میتونه باشه، کسایکه در گذشته زیاد دعوا می کردن و به علت شرارت زیاد از روستاهای اطراف اخراج شدن و در این محل جمع شدن، و یک دلیل هم که میتونم بیارم اینکه از فامیلیای زیادی تشکیل شده و مانند خیلی از روستاها از یک یا دو فامیل به وجود نیامده

معنا و مفهوم چومالو هرچه که باشد مهم نیست چرا که از قدیم بوده و در زبان تُرکی تعریف نشده است و میتوان گفت که اسم یا کلمه چومالو با بیش یک حرف ترکیب شده است. . . !
روستای چومالو از طایفه های گوناگون و متفرق تشکیل شده است بنا به این موضوع میتوان اشاره کرد که کلمه چومالو مترادف دو کلمه چوخ مال ترکیب شده و با پسوند واو ( و ) صفت یا اسم چومالو را بر خود گفته است.

چومالو یعنی عشق وسلام. . .


کلمات دیگر: