کلمه جو
صفحه اصلی

باینچوب

لغت نامه دهخدا

باینچوب. [ ی ِ ] ( اِخ ) دهی از دهستان حسین آباد بخش حومه ٔشهرستان سنندج در 42 هزارگزی شمال سنندج ، دارای 1300 تن سکنه ، آب آن از چشمه و رودخانه ، محصول آن غلات ، توتون ، صیفی ، حبوبات ، لبنیات است. زیارتگاهی بنام باباشیخ احمد دارد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5 ).

دانشنامه عمومی

باینچوب، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان سنندج در استان کردستان ایران است.
این روستا در دهستان حسین آباد جنوبی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۹۵۶ نفر (۲۲۸خانوار) بوده است.

پیشنهاد کاربران

سلام علیکم

قبل از اینکه بابا شیخ احمد به روستایی باینچوب برود به دلیل اینکه منطقه ای بی آب وعلف بوده اسم روستا تلاسی بوده که با ورود بابا شیخ احمد به روستا طبق شنیده ها از قدیمی ها چوب خود را بر زمین کوبیدند و فرمودند آب بیاید و از چشمه های روستا آب سرایز شد
وبعد از آن به باینچوب معروف شد
البته نظرات دیگری هم وجود دارد


کلمات دیگر: