دَستگَرمی - واژه مشتق - مرکّب فارسی ( دست، گرم، پسوند نسبت"ی" )
این واژه نخستین بار:
در بازی های قُماری بکار رفته بود؛ که قمار باز، داوِ نخست ( دستِ اول ) پول اندکی در بازی می گذاشت تا بازی دستش بیاید و هَماوَردش ( حریفَش ) را بِسَنجَد و اگر هم باخت، چیزِ زیادی را از دست ندهد و بتواند در شرط بندی های پَسین ( بعدی ) تاوان بگیرد ( جبران کند ) و حریفش را شکست دهد!
( ( گرچه برخی قمار بازان کاربَلَد، آگاهانه ( عمداً ) در دستگرمی می بازند که حریفشان آن ها را دستکم بگیرد تا بتوانند در شرط بندی بنیادی ( اصلی ) ، پولِ وَشناد و فراوانی ( زیادی ) به جیب بزنند! ) )
امروزه این کار در بازی های محلّی و ورزش های دیگری همچون:
دست رشته، گرگم به هوا، الک دولک و. . .
دو ( دوندگی ) ، دوچرخه سواری، اتومبیل رانی ( رالی ) ، تنیس و. . . بکار می برند!
برای نمونه در فرمول یک: یه دور مسیر مسابقه رو برای دستگرمی میرَن تا راهه مسابقه دستشون بیاد!
معنی: تمرینی، امتحانی، آزمایشی، آموزشی، مَشقی!
این واژه نخستین بار:
در بازی های قُماری بکار رفته بود؛ که قمار باز، داوِ نخست ( دستِ اول ) پول اندکی در بازی می گذاشت تا بازی دستش بیاید و هَماوَردش ( حریفَش ) را بِسَنجَد و اگر هم باخت، چیزِ زیادی را از دست ندهد و بتواند در شرط بندی های پَسین ( بعدی ) تاوان بگیرد ( جبران کند ) و حریفش را شکست دهد!
( ( گرچه برخی قمار بازان کاربَلَد، آگاهانه ( عمداً ) در دستگرمی می بازند که حریفشان آن ها را دستکم بگیرد تا بتوانند در شرط بندی بنیادی ( اصلی ) ، پولِ وَشناد و فراوانی ( زیادی ) به جیب بزنند! ) )
امروزه این کار در بازی های محلّی و ورزش های دیگری همچون:
دست رشته، گرگم به هوا، الک دولک و. . .
دو ( دوندگی ) ، دوچرخه سواری، اتومبیل رانی ( رالی ) ، تنیس و. . . بکار می برند!
برای نمونه در فرمول یک: یه دور مسیر مسابقه رو برای دستگرمی میرَن تا راهه مسابقه دستشون بیاد!
معنی: تمرینی، امتحانی، آزمایشی، آموزشی، مَشقی!