تیرکمان
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
تیروکمان، کمان باتیر، تیر
در تداول قوس قزح
( اسم ) ۱ - تیر و کمان . ۲ - کمان . یا تیر کمان آبی . گیاهی از تیر. بارهنگهای آبی جزورد. تک لپه ییها که آبزی و پایا و علفی است و دارای ساقه ای افقی میباشد که از آن برگهای هوایی و برگهای آبی خارج شوند .
در تداول قوس قزح
( اسم ) ۱ - تیر و کمان . ۲ - کمان . یا تیر کمان آبی . گیاهی از تیر. بارهنگهای آبی جزورد. تک لپه ییها که آبزی و پایا و علفی است و دارای ساقه ای افقی میباشد که از آن برگهای هوایی و برگهای آبی خارج شوند .
فرهنگ معین
(کَ ) (اِمر. ) بازیچة کودکان به صورت قطعة کوچک چرم یا لاستیکی که دو سوی آن را با کش به دو شاخة کوچکی می بندند و با آن سنگریزه پرتاب کنند.
لغت نامه دهخدا
تیرکمان. [ ک َ ] ( اِ مرکب ) در تداول ؛ قوس قزح. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).
فرهنگ عمید
۱. تیروکمان.
۲. کمان.
* تیرکمان آبی: (زیست شناسی ) گیاهی پایا، با ساقه های دراز و برگ هایی شبیه پیکان که در میان آب و جاهای بسیارمرطوب می روید.
۲. کمان.
* تیرکمان آبی: (زیست شناسی ) گیاهی پایا، با ساقه های دراز و برگ هایی شبیه پیکان که در میان آب و جاهای بسیارمرطوب می روید.
۱. تیروکمان.
۲. کمان.
〈 تیرکمان آبی: (زیستشناسی) گیاهی پایا، با ساقههای دراز و برگهایی شبیه پیکان که در میان آب و جاهای بسیارمرطوب میروید.
دانشنامه عمومی
تیرکمان (بافت)، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان بافت در استان کرمان ایران است.
wiki: دهستان بزنجان قرار دارد و بر اساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۵۳ نفر (۱۶خانوار) بوده است.
wiki: تیرکمان (بافت)
گویش اصفهانی
تکیه ای: tirkomun
طاری: tir-o kemun
طامه ای: tirkomun
طرقی: tirkemun
کشه ای: tirkemun
نطنزی: tirkomun
واژه نامه بختیاریکا
تیرکَوُودار؛ تیر کَوُو؛ دست کَوُو
پیشنهاد کاربران
قلاسنگ، فلاخن، قلماسنگ!
تیر کمان :تیر کمُون.
در گویش شهرستان بهابادبه تیر کمان ( یا تیر و کمان ) ، تیر کمُون/tir kamoon/می گویند.
در ضمن به رنگین کمان، تیرِکمُون /tirekamoon/می گویند.
در گویش شهرستان بهابادبه تیر کمان ( یا تیر و کمان ) ، تیر کمُون/tir kamoon/می گویند.
در ضمن به رنگین کمان، تیرِکمُون /tirekamoon/می گویند.
کلمات دیگر: