کلمه جو
صفحه اصلی

فردات

فرهنگ فارسی

نام برادر زاده خشایارشاه است

لغت نامه دهخدا

فردات. [ ف ُ ] ( ع اِ ) پشته ها. ( منتهی الارب ). الاکام. ( اقرب الموارد ).

فردات. [ ف ُ رُ ] ( اِخ ) موضعی است. ( منتهی الارب ). در معجم البلدان و تاج العروس نبود.

فردات. [ فْرُ / ف ِ رُ ] ( اِخ ) نام برادرزاده خشایارشاه است که در حدود سالهای 476 یا 475 ق.م. در جنگهای ایران و یونان به دست یونانیها کشته شد. ( از تاریخ ایران باستان پیرنیا ج 2 ص 936 ).

فردات . [ ف ُ ] (ع اِ) پشته ها. (منتهی الارب ). الاکام . (اقرب الموارد).


فردات . [ ف ُ رُ ] (اِخ ) موضعی است . (منتهی الارب ). در معجم البلدان و تاج العروس نبود.


فردات . [ فْرُ / ف ِ رُ ] (اِخ ) نام برادرزاده ٔ خشایارشاه است که در حدود سالهای 476 یا 475 ق .م . در جنگهای ایران و یونان به دست یونانیها کشته شد. (از تاریخ ایران باستان پیرنیا ج 2 ص 936).


پیشنهاد کاربران

فَردات، فَرادات - واژه اوستایی - نام پسرانه
نام برادر زاده خشایارشا که در نبرد پِلاته که به همراه ماردنیوس ( مَردونیه ) رشادت هایی برای ایران انجام داد و توانست آتن را برای بار دوم فتح کند
( ( بار نخست فتح آتن: در نبرد آرتِمیزیوم!
این نام بخاطر نخستین بانوی کشتی ران و سردار ایرانی تبار ولی زاده یونان: آرتِمیس ( آرتِمیز ) بوده است! ) )

فَر: فَرّه، خُرّه - مفهومی در اساطیر ایرانی است: فروغیِ ایزدی است که به دل هر که بتابد، از همگان برتری می یابد و از پرتو همین فروغ است که شخص به پادشاهی و بزرگی می رسد و در کمالاتِ نفسانی و روحانی کامل می شود.
شکوه، حِشمت، عظمت - مُجلل، پُر زرق و برق، پُر برکت - برجسته، ممتاز، نامی، سرشناس، سَرآمد، شاخص

دات: داتا ( داتَه ) - data برگرفته شده از فارسی است!
داد ( دادیک ) ، آیین، قانون، هنجار، ساز و کار، فَردید، فَرسار -
آفرینش، خلق، بوجود آوری، ساختن، پدید آوردن، درست کردن، ایجاد، گذاردن

معنی: دارای فَرّ ایزدی، شکوهمند، با شوکت، والایی، بزرگی، بلندمرتبگی، فرازمندی -
پیشگام، پیشرو، پیشتاز، پیشاهنگ، پیش قَراوُل، یکه تاز!


کلمات دیگر: