معنی اصطلاح -> برق از چشم کسی پریدن
برق زدن چشم کسی در اثر سیلی خوردن یا اصابت ضربه ای به سر
مثال:
- ناظم چنان سیلی محکمی به او زد که برق از چشمش پرید.
برق زدن چشم کسی در اثر سیلی خوردن یا اصابت ضربه ای به سر
مثال:
- ناظم چنان سیلی محکمی به او زد که برق از چشمش پرید.