معنی اصطلاح -> بار / گردن کسی شدن
به کسی تحمیل شدن؛ با تحمیل خود باعث رنج کسی شدن
مثال:
این پسره هم آمده اینجا، راست راست می گرده و بار گردن ما شده.
توضیح:
همچنین← «وبال گردن کسی شدن»
به کسی تحمیل شدن؛ با تحمیل خود باعث رنج کسی شدن
مثال:
این پسره هم آمده اینجا، راست راست می گرده و بار گردن ما شده.
توضیح:
همچنین← «وبال گردن کسی شدن»