کلمه جو
صفحه اصلی

الدنگ

فارسی به انگلیسی

hobo, scoundrel, clown, lout, unfeeling person, blockhead, coward

clown, unfeeling person, blockhead, coward


hobo, scoundrel


فرهنگ فارسی

بیعار، لوده، بیکاره، مفتخور، ولگردوبی سروپا
۱ - بیعار لوده بیغیرت . ۲ - بیکاره مفتخوار .

فرهنگ معین

(اَ دَ ) (عا. ) (ص . ) ۱ - بی عار، ولگرد، بی غیرت . ۲ - بی کاره ، مفت خوار.

لغت نامه دهخدا

الدنگ. [ اَ دَ ] ( ص ) بلندبالا و نادان. احمق با قدی دراز. شخص دراز و سبک عقل. کلمه ایست تحقیر را بیشتر برای مرد بلندقد. || لوده و بی غیرت و بی کار و بار: با الدنگها راه مرو بیعار میشوی.

فرهنگ عمید

۱. بی عار.
۲. لوده.
۳. بیکاره.
۴. مفت خور.
۵. ولگرد و بی سروپا.

دانشنامه عمومی

الدنگ (خواف)، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان خواف در استان خراسان رضوی ایران است.
این روستا در دهستان میان خواف قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن زیر سه خانوار بوده است.

ادم پوچ-بی خاصیت


پیشنهاد کاربران

جمله ومعنی ان دراز بی عقل عالیه

دراز بی عقل

یعنی ادم بیخود و قالتاق

اَلدَنگ - واژه ترکی - نوعی نفرین و ناسزا است!
اَل: دست، عضوی از بدن
دَنگ: پَپِه، پَخمه، شاسگول!
معنی: آدم دست دراز و بلند، دِیلاق، لَندِهور، بی عُرضه، نالایق، به درد نخور، نَیَرز، بی دست و پا، دست و پا چُلُفتی -
بیکاره، وِلگرد، وِلِنگار، عَلاف، بی بند و بار

الدنگ مرکب از از ال دنگ است. واژه ای ترکی است . ال بمعنی حیله گر ومکار است ( فرهنگ ترکی آذربایجانی آکادمی باکو ) ودنگ مترادف دِرنگ دراین زبان است وبمعنی طماع وکسی است که چشم طمع به مال مردم دارد . لذا الدنگ را می توان به معنیصفت ولقب کسیکه چشم طمع توام با حیله وفریب دارد ومی خواهد آنرا ازدست صاحبش درآورد معنی کرد .

ابله. بی عقل و نادان

الدنگ aldang کلمه فارسی است , به معنی مرد بدرد نخور که دنبال زندگی کردن نیست ، گفته می شود ، گاه کوتا قد وگاه بلند قد ربطی ندارد


کلمات دیگر: