(پهلوی) خبر.
دخشک
دانشنامه عمومی
پیشنهاد کاربران
وظیفه
دَخشَک - واژه فارسی میانه ساسانی ( پارسیگ، پارسیک )
اوستایی: دَهَکَه ( دوره ) ، دَشتان!
1. نشان، نماد، ویژگی، مشخصه، خاصیت
می توان به جای واژه فرانسوی "آرم" بکار رود!
2. همچند، برابر، به مانند
3. جنس، نوع 4. خبر، آگهی، اخطار
5ـ شگفتی، تعجب 6ـ پیشگویی، دوراندیشی
7ـ پیدا، نمایان، آشکار، ظاهر، هویدا، واضح، صریح، بدیهی
8 ـ خویشکاری، وظیفه، تکلیف، شغل، کار، پیشه، حرفه
9ـ یاد، حافظه، خاطره
10ـ خونی که از بانوان در هر ماه می رود ( عادت ماهیانه بانوان )
( ( برپایه وندیداد: دیو جَهی یا جَهَن، همان دیوی است که اهریمن بر شرمگاه آن بوسه زد و دَشتان از آنجا پدید آمد! ) )
می توان به جای واژه فرانسوی "پِریود" بکار رود!
اوستایی: دَهَکَه ( دوره ) ، دَشتان!
1. نشان، نماد، ویژگی، مشخصه، خاصیت
می توان به جای واژه فرانسوی "آرم" بکار رود!
2. همچند، برابر، به مانند
3. جنس، نوع 4. خبر، آگهی، اخطار
5ـ شگفتی، تعجب 6ـ پیشگویی، دوراندیشی
7ـ پیدا، نمایان، آشکار، ظاهر، هویدا، واضح، صریح، بدیهی
8 ـ خویشکاری، وظیفه، تکلیف، شغل، کار، پیشه، حرفه
9ـ یاد، حافظه، خاطره
10ـ خونی که از بانوان در هر ماه می رود ( عادت ماهیانه بانوان )
( ( برپایه وندیداد: دیو جَهی یا جَهَن، همان دیوی است که اهریمن بر شرمگاه آن بوسه زد و دَشتان از آنجا پدید آمد! ) )
می توان به جای واژه فرانسوی "پِریود" بکار رود!
دخشک = code منبع ابوالقاسم پرتو اعظم واژه یاب سه جلدی
کُد
کلمات دیگر: