کلمه جو
صفحه اصلی

تمارض


مترادف تمارض : اظهار کسالت، بیمارنمایی، ناخوش نمایی

فارسی به انگلیسی

feigning illness, malingering


عربی به فارسی

خود را بناخوشي زدن , تمارض کردن


مترادف و متضاد

simulation (اسم)
تظاهر، وانمود، ظاهرسازی، تشبیه، تقلید، شبیه سازی، تمارض

اظهار کسالت، بیمارنمایی، ناخوش‌نمایی


فرهنگ فارسی

خودرامریض وانمودکردن، خودراناخوش نشان دادن
( مصدر ) بیماری نمودن خود را به بیماری زدن . جمع : تمارضات .

تظاهر به بیماری


تولید عمدی علائم یا نشانه‌های جسمی یا روانی دروغین یا اغراق‌آمیز با انگیزۀ بیرونی نظیر نفع مادی یا شانه خالی کردن از مسئولیت‌های قانونی متـ . بیمارنمایی


فرهنگ معین

(تَ رُ ) [ ع . ] (مص ل . ) خود را به بیماری زدن .

لغت نامه دهخدا

تمارض. [ ت َرُ ] ( ع مص ) بیماری نمودن ، بی بیماری. ( زوزنی ). بیمار نمودن خود را بی علت. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). خود را بیمار نمودن بی مرض و خود را به تکلف مریض وانمودن. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ).

فرهنگ عمید

خود را مریض وانمود کردن، خود را به ناخوشی زدن.

دانشنامه عمومی

تمارض (انگلیسی: Malingering) تولید عمدی علائم یا نشانه های جسمی یا روانی دروغین یا اغراق آمیز با انگیزهٔ بیرونی نظیر نفع مادی یا شانه خالی کردن از مسئولیت های قانونی است.
خودبیمارانگاری
نشانگان مونشهاوزن
تمارض (فوتبال)

فرهنگستان زبان و ادب

{malingering} [روان شناسی] تولید عمدی علائم یا نشانه های جسمی یا روانی دروغین یا اغراق آمیز با انگیزۀ بیرونی نظیر نفع مادی یا شانه خالی کردن از مسئولیت های قانونی متـ . بیمارنمایی

واژه نامه بختیاریکا

آلمیتِه؛ نغمه

پیشنهاد کاربران

ناخوشگرایی

خلاف واقع جلوه دادن

● تمارُض: خود را عامداً و قاصداً و به دروغ بیمار نشان دادن به هر طریق و وسیله ای به خاطرِ اجتناب از انجام دادنِ عملی یا مصون ماندن از ضرری. این عمل بیشتر در قاتلینی دیده می شود که مرتکبِ جرمی شده اند که حکمِ مجازاتِ سنگین مانندِ حبسِ ابد یا اعدام را به همراه دارد و یا در سربازانی دیده می شود که می خواهند از انجامِ خدمت نظام معذور شوند. واژه ی تمارض از واژه ی ( مَرَض ) به معنای بیماری مشتق شده است و تمارُض در لغت؛ یعنی تظاهر به بیماری؛ خود را به بیماری زدن؛ وانمود به مریضی کردن؛ خود را بیمار وانمودن؛ خود را مریض جا زدن. معادل انگلیسی آن Malingering است.


کلمات دیگر: