دست مریزاد
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
دعائی است در حالت تحسین شخصی را که از دست او کاری نمایان بر آید .
لغت نامه دهخدا
دست مریزاد. [ دَ م َ ] ( جمله فعلیه دعایی ، صوت مرکب ) دعائی است در حالت تحسین شخصی را که از دست او کاری نمایان برآید. کلمه تحسین باشد استادان پیشه ور و ارباب صنایع را. ( لغت محلی شوشتر، نسخه خطی ). مریزاد دست. دست مریزد.
دانشنامه آزاد فارسی
(در تداول عامه به معنی آفرین و بارک الله و مرحبا) اصطلاحی در ورزش باستانی، در مقام خطاب، علامت عجز است؛ اگر در مسابقه کشتی گیری چنان در تنگنا افتد که خود را در خطر بیند، این عبارت را به زبان می آورد و حریف نیز او را رها می کند.
wikijoo: دست_مریزاد
پیشنهاد کاربران
به نظر من دستی که مریی است ( نه نامری ) چیزی را زاد وتولید میکند که صاحب آن دست اولین کسیست که آنان کارراآغازکرده وبقیه پیرو راه اومیشوند
به معنی آفرین . باریکلا . دستت درد نکنه . دمت گرم . ممنون . تشکر . زنده باد
دست مریزاد : در دوران قدیم و در قهوه خانه ها بعضی شاگرد قهوه چی ها با مهارت تعداد زیادی استکان چای را تنها با یک دست بدون استفاده از سینی درمیان مشتریان پخش می کردند بدون آنکه چای از استکانها بیرون بریزد در این حالت بعضی از مشتریان با گفتن دست مریزاد شاگرد قهوه چی را تشویق می کردند.
مریزاد از مصدر ریختن است . فعل دعا با افزودن الف به ماقبل آخر فعل مضارع ساده ساخته می شود . مانند خدایش رحمت کناد . خدا او را بیامرزاد .
که رستم منم کِـم مِـماناد نام نِشیناد بر ماتمم پور سام
پس دست مریزاد یعنی دست تو نریزد . منظور این است که دست تو دچار بیماری نشود به گونه ای که با گرفتار شدن به بیماری دچار لرزش شوی و چیزها از دستت بریزد ( بیفتد )
اول و آخر این جمله را در کنار هم آورده اند و شده است { دست مریزاد }.
با بهره گیری از وب نمای:
http://adel - ashkboos. mihanblog. com/post/533
که رستم منم کِـم مِـماناد نام نِشیناد بر ماتمم پور سام
پس دست مریزاد یعنی دست تو نریزد . منظور این است که دست تو دچار بیماری نشود به گونه ای که با گرفتار شدن به بیماری دچار لرزش شوی و چیزها از دستت بریزد ( بیفتد )
اول و آخر این جمله را در کنار هم آورده اند و شده است { دست مریزاد }.
با بهره گیری از وب نمای:
http://adel - ashkboos. mihanblog. com/post/533
دستِت درد نکنه، دستِت درست، ایول داری، کارِت درسته، حرف نداری،
گُل کاشتی، کارِستون کردی، دست خوش، دمت گرم - شاباش ( شادباش ) ، درود، آفرین، باریکلا، زنده باد، سَرِت سلامت! -
احسنت، مرحبا، ماشالله ( ماشاالله ) ، بِنازم ( نازِ شستت ) ، یاشاسین ( ترکی ) -
خوش باشی، به سلامتی ( به هنگام نوشیدن باده به یاد عزیزی یا دوستی گویند ) - ممنون، متشکر ( مچکر ) ، سپاس
و دست مریزاد به آقا مجید بابت همچین داستانی!
گُل کاشتی، کارِستون کردی، دست خوش، دمت گرم - شاباش ( شادباش ) ، درود، آفرین، باریکلا، زنده باد، سَرِت سلامت! -
احسنت، مرحبا، ماشالله ( ماشاالله ) ، بِنازم ( نازِ شستت ) ، یاشاسین ( ترکی ) -
خوش باشی، به سلامتی ( به هنگام نوشیدن باده به یاد عزیزی یا دوستی گویند ) - ممنون، متشکر ( مچکر ) ، سپاس
و دست مریزاد به آقا مجید بابت همچین داستانی!
دستا موجود است ( دست ها موجود است ) !
شعری از دقیقی درباره دست مریزاد، در مورد صورت سازی و بت تراشی آزر:
اگر بتگر چنو پیکر نگارد / مریزاد آن خجسته دست بنگر
وگر آزر چنو دانست کردن / درود از جان من بر جان آزر
اگر بتگر چنو پیکر نگارد / مریزاد آن خجسته دست بنگر
وگر آزر چنو دانست کردن / درود از جان من بر جان آزر
hats off to someone/I take my hat off to someone
دست مریزاد شامل دست و کلمه مریزاد برگرفته از کلمه ی "مریزد" به معنی نلرزد است که افزودن "ا" آنرا دعایی کرده.
دست مر ایزاد به نظر من معنی دار تر هست
دست که مشخصه ، مر حرف اضافه هست و ایزد به ایزاد تغییر داده شده که بتونن به بنده خدا نسبت بدهند ، یعنی : دست ساخته ای بی نقص همچون ساخته دست ایزد . به عبارتی : اجر گذاشتن به هنر دست استاد اهل فن ، حالا هر نوع فن، از آهنگر گرفته تا بنّا
دست که مشخصه ، مر حرف اضافه هست و ایزد به ایزاد تغییر داده شده که بتونن به بنده خدا نسبت بدهند ، یعنی : دست ساخته ای بی نقص همچون ساخته دست ایزد . به عبارتی : اجر گذاشتن به هنر دست استاد اهل فن ، حالا هر نوع فن، از آهنگر گرفته تا بنّا
إی وَ ل، در منش داشی و لوطی
به لحاظ لغوی اینطور معنا کردند که دستت مریزد ، دستت نیفتد، دستت همیشه استوار باشد
از دیرباز دست مظهر قدرت ، استقامت و قیام بوده و این اصطلاح یک دعا و تشویق در حق طرف مقابل بکار میرفته
اما وجه تسمیه این عبارت بیشتر در گودهای باستانی و کشتی با چوخه نهادینه شده که به هنگام ورود به گود و هنگام مبارزه کنایه از این که من هیچ ادعایی نسبت به حاضران و حریف ندارم وانشاالله همگی در اوج قدرت باشند بکار برده میشد و در گذشته هنگام مبارزه هریک از حریفان نسبت به دیگری عاجز میشد بدون اذن میاندار این کلمه را بکار میبرد و حریف غالب مبارزه را پایان میداد
از دیرباز دست مظهر قدرت ، استقامت و قیام بوده و این اصطلاح یک دعا و تشویق در حق طرف مقابل بکار میرفته
اما وجه تسمیه این عبارت بیشتر در گودهای باستانی و کشتی با چوخه نهادینه شده که به هنگام ورود به گود و هنگام مبارزه کنایه از این که من هیچ ادعایی نسبت به حاضران و حریف ندارم وانشاالله همگی در اوج قدرت باشند بکار برده میشد و در گذشته هنگام مبارزه هریک از حریفان نسبت به دیگری عاجز میشد بدون اذن میاندار این کلمه را بکار میبرد و حریف غالب مبارزه را پایان میداد
لطفا ابتدا جانمریزاد را سرچ کنید در همین پیج و نظر بنده را بسط دهید
1_مریزد به معنی نلرزد میباشد که همه میدانیم
2_مریزد دعا یا ثنا و یا تشکر و . . . نیست بلکه یک صفت هست مانند کلمه: زبردست، دست طلا ، پنجه طلا و . . .
معقول ترین داستان از آقای مجید راجع به شاگردان قهوه چی و استکان های چایی نقل شد و در جواباین هنر و طنازی قهوه چی ها مشتریان به وجد آمده و نام قهوه چی را همراه کلمه دستمریزاد میبردند مثل ابی دس طلا یا حسن دستمریزد لذا بزرگان بعدها نام اشخاص را فاکتور گرفته و این صفت در قالب جمله تشکر شکل گرفت مانند آنکه امروزه به اختصار میگویند دستت طلا ، یکشی ، سالاری و . . .
1_مریزد به معنی نلرزد میباشد که همه میدانیم
2_مریزد دعا یا ثنا و یا تشکر و . . . نیست بلکه یک صفت هست مانند کلمه: زبردست، دست طلا ، پنجه طلا و . . .
معقول ترین داستان از آقای مجید راجع به شاگردان قهوه چی و استکان های چایی نقل شد و در جواباین هنر و طنازی قهوه چی ها مشتریان به وجد آمده و نام قهوه چی را همراه کلمه دستمریزاد میبردند مثل ابی دس طلا یا حسن دستمریزد لذا بزرگان بعدها نام اشخاص را فاکتور گرفته و این صفت در قالب جمله تشکر شکل گرفت مانند آنکه امروزه به اختصار میگویند دستت طلا ، یکشی ، سالاری و . . .
دست مریزاد : برای سپاس گزاری و قدردانی از کار کسی خطاب به او گفته می شود؛ آفرین.
پس از این پیروزی چشم گیر تیم ملی باید به تک تک بازی کنان دست مریزاد گفت.
استاد خیاط گفت: لباسی برایت بدوزم که خودت بگویی دست مریزاد!
مریزاد ( در اصل مریزد یا نریزد ) در لغت به معنی نلرزد است که در این ترکیب به شکل دعایی یا بیان آرزو به کار رفته است: باشد تا دستت نلرزد یا به لرزش دست دچار نشوی.
این شکل دعایی در ادب قدیم سابقه دارد:
بنازیم دستی که انگور چید / مریزاد پایی که در هم فشرد ( حافظ )
یا:
بریز آب رز از دست ای پریزاد / که هرگز زخمه ی دستت مریزاد ( عطار )
پس از این پیروزی چشم گیر تیم ملی باید به تک تک بازی کنان دست مریزاد گفت.
استاد خیاط گفت: لباسی برایت بدوزم که خودت بگویی دست مریزاد!
مریزاد ( در اصل مریزد یا نریزد ) در لغت به معنی نلرزد است که در این ترکیب به شکل دعایی یا بیان آرزو به کار رفته است: باشد تا دستت نلرزد یا به لرزش دست دچار نشوی.
این شکل دعایی در ادب قدیم سابقه دارد:
بنازیم دستی که انگور چید / مریزاد پایی که در هم فشرد ( حافظ )
یا:
بریز آب رز از دست ای پریزاد / که هرگز زخمه ی دستت مریزاد ( عطار )
دست مریزاد
برای تقدیر و تشویق از فعال و عمل فرد بکار می رود
تحسین فراتر از واژه ی عالی ست
برای تقدیر و تشویق از فعال و عمل فرد بکار می رود
تحسین فراتر از واژه ی عالی ست
کلمات دیگر: