کلمه جو
صفحه اصلی

امویه

فرهنگ فارسی

( آمویه ) ۱ - دشت وسیعی است در شمال خراسان ٠ بساحل جیحون آمو آمویه ۲ - نام رودیست که در دشت مذکور جاری است جیحون آمو دریا
رود جیحون آمل
شط آمل .

لغت نامه دهخدا

( آمویه ) آمویه. [ ی َ ] ( اِخ ) رود جیحون.آمو. آموی. آمل. رود. آب. النهر. وَرز. آمودریا. آمون. || نام شهری بکنار جیحون : و خود روز دیگر بیرون رفت و از جیحون بگذشت و سپاه از هر جای به آمویه گرد کردند. ( تاریخ بخارای نرشخی ).
امویه. [ اَم ْ مو ی َ ] ( اِخ )شط آمل. ( از معجم البلدان ). و رجوع به آمویه شود.

امویه . [ اَم ْ مو ی َ ] (اِخ )شط آمل . (از معجم البلدان ). و رجوع به آمویه شود.


دانشنامه عمومی

آمویه. آمویه یا آمو یا آمل شهری بود در آسیای میانه و نباید آن را با شهر آمل در استان مازندران اشتباه کرد. نام کنونی آن چهارجو یا چهارجوی است. برای تشخیص آن از آمل مازندران آن را یا آمل زَم یا آمل جیحون یا آمل الشط می خواندند. اسم این آمل مانند آمل مازندران محتملاً با نام قوم مارد یا قوم آمارد مرتبط است. آماردها، به گفتهٔ ریچارد فرای، آملی کورت و کریستوفر برونر، قومی آریایی و سکایی بوده اند، و نام شهر امروزی آمل مازندران برمی گردد به زندگی آنان در آن گستره. همچنین آن که دو آمل، یکی در مازندران و دیگری در آمودریا، جای داشته اند و ریچارد فرای این را دلیلی احتمالی بر مهاجرت شاخه ای از این قوم دانسته است.
آمویه سابقاً جزئی از ایالت خراسان بزرگ بود و با آنکه از همه طرف آن را بیابان احاطه کرده بود، سابقاً به عنوان محل تقاطع راه هایی که خراسان را به ماوراءالنهر و خیوه متصل می کرد، مرکز مهمی به لحاظ بازرگانی کاروانی بود. امروزه آمویه یا آمل چهارجوی یا ترکمن آباد نامیده می شود و در جنوب شرقی ترکمنستان (توران قدیم) و به فاصلهٔ ۵ کیلومتری ساحل چپ آمودریا قرار دارد. نام جدید چهارجوی وابسته به گذر مهمی از جیحون است که با این شهر چندان فاصله ای ندارد. اکنون چهارجوی با راه آهن از مغرب به مرو و کراسنوودسک و از شمال شرقی به بخارا و سمرقند و تاشکند مربوط است.


کلمات دیگر: