خجسته فالی نیک اختری خوش طالعی .
نیک فالی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
نیک فالی. ( حامص مرکب ) میمنت. خوش اغوری. یمن. ( یادداشت مؤلف ). || تفأل. فال نیک زدن :
می خواند ز روی نیک فالی
هر لحظه قصیده وصالی.
می خواند ز روی نیک فالی
هر لحظه قصیده وصالی.
نظامی.
پیشنهاد کاربران
یمن
کلمات دیگر: