کلمه جو
صفحه اصلی

شمارشگر

فارسی به انگلیسی

counter, (one) who counts, reckoner


counter

calculator, comptometer


مترادف و متضاد

tally (اسم)
حساب، نشان، نظیر، برچسب، تطبیق کردن، قرین، شمارش، علامت، اتیکت، چوب خط، شمارشگر، جای چوب خط

numerator (اسم)
شمارنده، صورت کسر، برخه شمار، شمارشگر

فرهنگ فارسی

ماشین حساب، شمارگر


کسی که می‌شمارد، شمارگر



کلمات دیگر: