کلمه جو
صفحه اصلی

دزفولی

فرهنگ فارسی

لهجه ایست ایرانی که در دزفول ( ه.م. ) بدان تکلم کنند و آن ظاهرا از بقایای زبان (( خوزی ) ) است که قدما از آن نام برده اند.
( صفت ) منسوب به دزفول از مردم دزفول

لغت نامه دهخدا

دزفولی. [ دِ ] ( ص نسبی ) منسوب به دزفول. از مردم دزفول. اهل دزفول.
- لهجه دزفولی ؛ لهجه ای است ایرانی که در دزفول بدان تکلم کنند. و آن ظاهراً از بقایای «خوزی » است که قدما از آن نام برده اند.

دانشنامه عمومی

دزفولی ممکن است در معانی زیر به کار رود:
اهل و ساکن دزفول
گویش دزفولی

دانشنامه آزاد فارسی

دِزفولی
دِزفولیاز گویش های ایرانی میانة غربی که در دزفول خوزستان به آن سخن می گویند و به لهجه های لاری و بندری نزدیک است. صامت های این گویش همان صامت های فارسی هستند. در دزفولی، /a/ به /o/ تغییر پیدا می کند. /u/ به /i/ تبدیل می شود: dir «دور»، angir «انگور» pil «پول»، ri «رو»، hasid «حسود»، /h/ پایانی می افتد: ku «کوه». گاهی /h/ میانی هم حذف یا تبدیل به مصوت می شود. /t/ پایانی حذف می شود: das «دست»، خوشة میانی /st/ تبدیل به /ss/ می شود: golessun «گلستان»، jessan «جستن»، pessun «پستان»، dunessan «دانستن». نشانة جمع -un و گاهی -on است که در پایان می آید: gapon «بزرگ ها»، نشانة مصدری -an است: kordan، geroftan «گرفتن»، aftidan «افتادن» taressan «توانستن». از واژه های دزفولی: sur «شور»، mira «شوهر»، kanisa «خرپُشته»، tiya «چشم»، tahl «تلخ»، zun «زن»، kelek «انگشت» و salle «سبد».

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] دزفولی (ابهام زدایی). دزفولی ممکن است اشاره به اشخاص و شخصیت های ذیل باشد: • اسدالله دزفولی کاظمی، معروف به ملا اسدالله تستری (۱۱۸۶- ۱۲۳۷قمری) از علمای قرن دوازدهم و سیزدهم هجری قمری• سیدعلی کمالی دزفولی ، از علما و قرآن پژوهان قرن چهاردهم هجری قمری• محمدرضا معزّی دزفولی، از علمای شیعه قرن چهاردهم هجری قمری
...

پیشنهاد کاربران

دزفیلی بیدن افتخار امونه اصالتمون افتخارمونه درود بر دزفیل و دزفیلی

ارد بزرگ

پرونه : سوسک
عمبلو: مارمولک بزرگ یا سوسمار
کمچه لیسک : نوزاد قورباغه

تولدت مبارک

نیمه گلت با

لق دراز _ تیپه گلپه_ عرس _ لوه_گمبه_تیه ترسک_

دزفولی لهجه نیست . گویش هست . لطف کنید تصحیح بفرمایید
تَشی مِ غُمبَلشون همه جا مَخِن زنن مِ سر فرهنگ دزفیل .

بلد بودم به دزفولی


کلمات دیگر: