(( هرچه در گیتی برو نام عطا افتد کفش جمله را گفتست : خذ جام و قلم قلم را گفته : هات . ) ) ( انوری )
بگیر
بگیر
خذ. [ خ ُ ] (ع ، فعل امر) بگیر. رجوع به اخذ شود.
خذ. [ خ َ ] (مزید مؤخر امکنه ) این کلمه برای بیان مکان بکار می رود، چون :تغانخذ، صیخذ، حصن خذیمنکن . (یادداشت بخط مؤلف ).