کلمه جو
صفحه اصلی

اوزم

لغت نامه دهخدا

اوزم. [ اُ زُ ] ( ترکی ، اِ ) انگور. ( غیاث اللغات ). رجوع به اوزوم شود.

گویش مازنی

/oozem/ گرداب - نقطه ای بلندی که آب از آن بیرون ریزد ۳آبگیر

۱گرداب ۲نقطه ای بلندی که آب از آن بیرون ریزد ۳آبگیر


واژه نامه بختیاریکا

( او زُم ) جوشانده جلبک که مصرف دارویی دارد و نافع سرما خوردگی است


کلمات دیگر: