کلمه جو
صفحه اصلی

ایاس

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - نسیم شب . ۲ - شبنم .
ابن معاویه بن قره مزنی

لغت نامه دهخدا

( آیاس ) آیاس.( اِخ ) یاس ؟ :
به آیاس و خلخ همی برگذر
بکش هرکه یابی بخون پدر.
فردوسی.
نه ارجاسب مانم نه آیاس و چین
نه کهرم نه خلخ نه توران زمین.
فردوسی.
که این گر بدارد زمانی چنین
نه آیاس ماند نه خلخ نه چین.
فردوسی.

ایاس. [ اَ ] ( اِخ ) همان ایاز است که نام غلام سلطان محمود باشد. ( برهان ) ( آنندراج ) ( غیاث ) ( شرفنامه ) :
گر تو مرد طالبی و حق شناس
بندگی کردن بیاموز از ایاس.
عطار.
خویشتن را تو رها کن چون ایاس
تا ز شه بینی تو لطف بی قیاس.
مولوی.
رجوع به آیاز و ایاز شود.

ایاس. ( ع مص ) ناامید شدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

ایاس. [ اِ ] ( اِخ ) ابن قبیصه طایی از اشراف طی و فصحاء و شجاعان جاهلیت بود وی به خدمت کسری اپرویز رسید و ولایت حیره به او داده شد. واقعه «ذی قار» در این ایام بوقوع پیوست. وی به سال چهارم هجرت درگذشت. رجوع به اعلام زرکلی ج 1 ص 134 و عقدالفرید ج 2 ص 125، ج 3 ص 349 و ج 6 ص 110، 111، 113، 114 و فارسنامه ابن البلخی ص 105 و امتاع الاسماع ص 13 و تاریخ اسلام ص 28 و مجمل التواریخ والقصص صص 153 - 267 شود.

ایاس. [ اِ ] ( اِخ ) ابن معاویةبن قرة مزنی. رجوع به ابوواثله شود.

ایاس . (ع مص ) ناامید شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).


ایاس . [ اَ ] (اِخ ) همان ایاز است که نام غلام سلطان محمود باشد. (برهان ) (آنندراج ) (غیاث ) (شرفنامه ) :
گر تو مرد طالبی و حق شناس
بندگی کردن بیاموز از ایاس .

عطار.


خویشتن را تو رها کن چون ایاس
تا ز شه بینی تو لطف بی قیاس .

مولوی .


رجوع به آیاز و ایاز شود.

ایاس . [ اِ ] (اِخ ) ابن قبیصه ٔ طایی از اشراف طی و فصحاء و شجاعان جاهلیت بود وی به خدمت کسری اپرویز رسید و ولایت حیره به او داده شد. واقعه ٔ «ذی قار» در این ایام بوقوع پیوست . وی به سال چهارم هجرت درگذشت . رجوع به اعلام زرکلی ج 1 ص 134 و عقدالفرید ج 2 ص 125، ج 3 ص 349 و ج 6 ص 110، 111، 113، 114 و فارسنامه ٔ ابن البلخی ص 105 و امتاع الاسماع ص 13 و تاریخ اسلام ص 28 و مجمل التواریخ والقصص صص 153 - 267 شود.


ایاس . [ اِ ] (اِخ ) ابن معاویةبن قرة مزنی . رجوع به ابوواثله شود.


فرهنگ عمید

= ایاز

ایاز#NAME?


دانشنامه عمومی

آیاس. آیاس (به یونانی: Αἴας)، در اسطوره های یونان، که گهگاه آژاکس نیز خوانده شده، پسر تلامون پادشاه سالامیس، و پریبویا و برادر ناتنی تئوسر بود. پس از آشیل، او نیرومندترین قهرمان یونانی در جنگ تروا بود. آیاس مردی بزرگ و تنومند که یک سروگردن از بقیه یونانیان بلندتر بود، او بسیار نیرومند بود اما سخنران خوبی نبود. آیاس نقش به سزایی در ایلیاد، اثر حماسی شاعر یونانی هومر در جنگ تروا ایفا می کند، در این کتاب اغلب به او لقب دیوار یا سد یونانیان را می دادند. نام او بعد از دیدن عقابی «aietos» توسط تلامون، قبل از تولدش برایش انتخاب گردید.
آابپتجچخدرزژسشفکگلمنوهی
در ایلیاد هومر، او را مردی با قد و قامت بلند و قوی ترین جنگجو در بین آخایوس ها توصیف کرده اند. او توسط سانتور کیرون (موجودی افسانه ای با بالا تنهٔ انسان و پایین تنه اسب که همچنین مربی پدرش تلامون و پدر آشیل، پلئوس نیز بود)، همزمان با آشیل آموزش دیده بود. او مردی خشمگین، دلیر، قوی و نیرومند و از طرفی دارای سطح هوشی بسیار بالا در مبارزات بود.
پس از آشیل، در کنار دیومدس یکی از باارزش ترین جنگجوها در لشکر آگاممنون به شمار می رفت، اما به زیرکی جنگجویایی همانند نستور، دیومدس و اودیسئوس نبود. به ارتشش فرمان داده بود، همه باید با خود سپری بزرگ درست شده از پوست هفت گاو دارای لایه برنزی حمل کنند. آیاس در هیچ کدام از جنگ های ایلیاد مجروح نشده بود و تنها شخصیت مهمی است که از هیچ یک از خدایان در جنگ ها کمک نگرفته است، اگرچه در کتاب ۱۳، پوزئیدون با ضربه ای، نیروی او را بازیابی نمود.

واژه نامه بختیاریکا

( ایاس * ) یاد؛ خیال

پیشنهاد کاربران

( اوستایی ) خواستن، درخواست ـ تقاضا ـ تمنا ـ طلب کردن

درگویش خراسانی _ سبزواری " ایاس" باکسره زیر الف به معنی همیشه سایه و جایی که آفتاب نمی گیرد مورد استفاده قرار میگیرد.
در گویش خراسان جنوبی، شهرستان سرایان، «اَیاس» با فتحه ی روی الف /ayaas/ به معنی آسمان صاف و بدون ابر به کار می رود مثلاً می گویند: آسمان ایاس است، یا ایاس کرده یا ایاس دارد.

آیاس یا آژاکس پسر تلامون پادشاه سالامیس در اسطوره های یونان به گویند،
او پس از آشیل، نیرومندترین قهرمان یونانی در جنگ تروا بوده، آژاکس مردی بزرگ و تنومند که یک سروگردن از بقیه یونانیان بلندتر بود، او بسیار نیرومند بود اما سخنران خوبی نبود.
او توسط سانتور کیرون آموزش دیده و از هیچ یک از خدایان در جنگ ها کمک نگرفته است. به او لقب آژاکس تلامونی یا آژاکس کبیر دادند

من شنیدم از یه خانمی که ترک زبان بودن آیاس به معنای یخی هستش

ایاس نام شهری قدیمی بوده است در خراسان و از قدیمی ترین شهرهای ایران بوده است که زمان حمله دوم مغولها به برخی علتهای سیاسی ویران شده است در گویش خراسانی ایاس به معنی" اسمان صاف زمستانی "بوده

نام پسرانه لری
به معنی یاد و خیال

آیسک ayaskشهر کوچکی درخراسان جنوبی است کاوشهای باستان شناسی نشان ازقدمت 7000ساله داردمحوطه تاریخی کله کوب قدیمی ترین آثارتاریخی درشرق کشور است درمیان مردم نقل است که آیسک شهربزرگی بنام ایاس بوده که بعلت سیلاب ویران شده بعدها اندک مردمی درآنجا سکونت کردندونام آن را ایاسک یعنی ایاس کوچک گذاشتندوکم کم ایاسک به نام امروزی آن " آیسکayask"تغییریافته.

ایاس نام قدیمی شهریست در شمال خراسان جنوبی ( که بعد از ویرانی به اسم مصغر آیَسک درآمده ) ، با پیشنیه چندهزارساله، که منطقه تاریخی کله کوب گویای آن نیز هست، و به معنی آسمان صاف شناخته میشود


کلمات دیگر: