خویش و قرابت خویشی نصیب
سهمه
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( سهمة ) سهمة. [ س ُ م َ ] ( ع اِ ) خویشی. قرابت. ( منتهی الارب ). خویشی. ( دهار ). || نصیب. ( منتهی الارب ). بهره. ( دهار ).
سهمة. [ س ُ م َ ] (ع اِ) خویشی . قرابت . (منتهی الارب ). خویشی . (دهار). || نصیب . (منتهی الارب ). بهره . (دهار).
گویش مازنی
/se me/ زنبورهای عسلی که در دفعه ی سوم از تخم بیرون آیند
کلمات دیگر: