کلمه جو
صفحه اصلی

اوشه

فرهنگ فارسی

دارویی ستنی که بر دو گونه است

لغت نامه دهخدا

اوشه . [ ش َ / ش ِ ] (اِ) دارویی رستنی که بر دو گونه است باغی و صحرایی ، باغی را مرزه و صحرایی را سعتر گویند. (برهان )(انجمن آرا) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (هفت قلزم ).


اوشه. [ اَ ش َ / ش ِ ] ( اِ ) شبنم و آن رطوبتی است که شبها بر سبزه نشیند. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ).

اوشه. [ ش َ / ش ِ ] ( اِ ) دارویی رستنی که بر دو گونه است باغی و صحرایی ، باغی را مرزه و صحرایی را سعتر گویند. ( برهان )( انجمن آرا ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( هفت قلزم ).

اوشه . [ اَ ش َ / ش ِ ] (اِ) شبنم و آن رطوبتی است که شبها بر سبزه نشیند. (برهان ) (ناظم الاطباء).


فرهنگ عمید

= سعتر

سعتر#NAME?


دانشنامه عمومی

حیاط خلوت


واژه نامه بختیاریکا

( اَو شه ) ( ن ) ؛ نماد بی مقداری؛ کم ارزشی. مثلاً اَو شَه نَداشتِن یعنی آب سیاه نداشتن. کنایه از فقیر بودن؛ نداری و نداشتن حتی کمترین و بی ارزشترین

پیشنهاد کاربران

اُ - ِش - بروزن نوچه - حیاط و محوطه ساختمان

اوشه*هوشه*::به زبان لری بختیاری
به حیاط می گویند

او شه::در زبان لری بختیاری به معنی

او::آب
شه::سیاه
اوشه::آب سیاه رنگ

***


به گیاه اویشن درگویش محلی اقلید اوشه به ضم الف ، سکون واو، کسره ش گفته میشود.


کلمات دیگر: