کلمه جو
صفحه اصلی

اسکندرون

فرهنگ فارسی

شهر وبندری در ترکیه در کنار خلیج اسکندرون ( بحرالروم ) ۱٠۳٠٠٠ سکنه پایتخت ولایتی بهمین نام ٠
خلیجی است در بین آناطولی و سوریه در منتهای شمال شرقی بحر سفید از میان دماغه قره طاش و راس الخنزیر آغاز شده بسوی شمال شرقی امتداد می یابد .

لغت نامه دهخدا

اسکندرون. [ اِ ک َ دَ ] ( اِخ ) قصبه بزرگی است در انتهای شمالی ساحل سوریه و در ساحل شرقی خلیج اسکندرون ، در 105 هزارگزی شمال غربی حلب ، واقع بین 36 درجه و 35 دقیقه و 31 ثانیه عرض شمالی و 33 درجه و 55 دقیقه و 45 ثانیه طول شرقی و اسکله ولایت حلب و دیار بکر و جزیره میباشد و بنابراین از لحاظ تجارت اهمیت بسیار دارد ولی بمناسبت موقع محلی هوای آن بسیار سنگین است زیرا در صحرایی پست و مردابی قرار دارد که از ابتدای خلیج مزبور بسوی جنوب شرقی امتداد یافته و جهت شمالی آن بکوهها مسدود است. در سوالف ایام این قصبه معرض تخریبات بسیار گردیده است و در عصر حاضر هم دو ضربه بزرگ به وی وارد گشته ، یکی زلزله بسیار شدید و دیگری حریق خانمانسوز، با وصف این حال لنگرگاهی زیباست و اهمیت تجاری آن روزافزون میباشد و هرروز کسب ترقی و معموریت می کند. اسکندرون ازجمله بناهای منسوب باسکندر ذوالقرنین است ، تعدادی از شهرها را بنسبت نام آن جهانگیر آلکساندریا تسمیه کرده اند واین شهر را برای تفریق از آنها آلکساندریا مینور یعنی اسکندریه کوچک و الکساندریاآدایسوم یعنی اسکندریه آیاش نامیدند، بعداً اروپائیان این شهر را بصیغه ٔمصغر الکساندرت خواندند و مشرقیان بشکل اسکندرون یااسکندرونه درآوردند. اسکندر آن زمانی که در دشت آیاش دارا را مغلوب ساخت ( 333 ق.م. ) این شهر را بیاد این پیروزی بنا کرد. تا آن زمانها آیاش مرکز مهم تجارت بود، پس اسکندرون بجای آن اهمیت یافت و بمرور دهور آیاش رو بویرانی نهاد و شهر نو جانشین وی گشت و بر اهمیت و معموریت آن افزود. ( از قاموس الاعلام ترکی ). سکنه آن 25000 تن است. رجوع باسکندرون ( قضا... ) شود.

اسکندرون. [ اِ ک َ دَ ] ( اِخ ) ( قضای... ) قضائی است که از طرف شمال بقضای پیاس و از سوی مشرق و جنوب بقضای بیلان و از جانب مغرب بخلیج اسکندرون که ببحر سفید ملحق میشود، محدود است. و دارای 25 قریه ساحلی است و محصولات آن عبارت است از حبوبات متنوعه ، پرتقال و لیمو. ( از قاموس الاعلام ترکی ). این قضا در اول متعلق بدولت عثمانی بود و سپس بسوریه ملحق شد و در 1939 م. مجدداً بترکیه تعلق گرفت.

اسکندرون. [ اِ ک َ دَ ] ( اِخ ) ( خلیج... ) خلیجی است در بین آناطولی و سوریه ، در منتهای شمال شرقی بحر سفید، از میان دماغه قره طاش و رأس الخنزیر آغاز شده بسوی شمال شرقی امتداد مییابد. طول آن قریب 55 هزار و عرض 25 هزار گز است. دو طرف شمال و مشرق وی را کوهها احاطه کرده و فقط در قسمت جنوب شرقی یعنی در سواحلی که میان اسکندرون و رأس الخنزیر واقع شده اراضی آن پست و هوای آن سنگین است. دو قصبه پیاس و آیاش و لنگرگاه معروف «یمورطه لق » در داخل این خلیج است. در زمانهای قدیم مشهورترین شهر این خلیج «ایسوس » یعنی آیاش بود و خود خلیج هم «سینوس ایسیکوس » یعنی خلیج آیاش نامیده میشد. ( از قاموس الاعلام ترکی ). و رجوع به اسکندرونه شود.

اسکندرون . [ اِ ک َ دَ ] (اِخ ) (خلیج ...) خلیجی است در بین آناطولی و سوریه ، در منتهای شمال شرقی بحر سفید، از میان دماغه ٔ قره طاش و رأس الخنزیر آغاز شده بسوی شمال شرقی امتداد مییابد. طول آن قریب 55 هزار و عرض 25 هزار گز است . دو طرف شمال و مشرق وی را کوهها احاطه کرده و فقط در قسمت جنوب شرقی یعنی در سواحلی که میان اسکندرون و رأس الخنزیر واقع شده اراضی آن پست و هوای آن سنگین است . دو قصبه ٔ پیاس و آیاش و لنگرگاه معروف «یمورطه لق » در داخل این خلیج است . در زمانهای قدیم مشهورترین شهر این خلیج «ایسوس » یعنی آیاش بود و خود خلیج هم «سینوس ایسیکوس » یعنی خلیج آیاش نامیده میشد. (از قاموس الاعلام ترکی ). و رجوع به اسکندرونه شود.


اسکندرون . [ اِ ک َ دَ ] (اِخ ) (قضای ...) قضائی است که از طرف شمال بقضای پیاس و از سوی مشرق و جنوب بقضای بیلان و از جانب مغرب بخلیج اسکندرون که ببحر سفید ملحق میشود، محدود است . و دارای 25 قریه ٔ ساحلی است و محصولات آن عبارت است از حبوبات متنوعه ، پرتقال و لیمو. (از قاموس الاعلام ترکی ). این قضا در اول متعلق بدولت عثمانی بود و سپس بسوریه ملحق شد و در 1939 م . مجدداً بترکیه تعلق گرفت .


اسکندرون . [ اِ ک َ دَ ] (اِخ ) قصبه ٔ بزرگی است در انتهای شمالی ساحل سوریه و در ساحل شرقی خلیج اسکندرون ، در 105 هزارگزی شمال غربی حلب ، واقع بین 36 درجه و 35 دقیقه و 31 ثانیه ٔ عرض شمالی و 33 درجه و 55 دقیقه و 45 ثانیه ٔ طول شرقی و اسکله ٔ ولایت حلب و دیار بکر و جزیره میباشد و بنابراین از لحاظ تجارت اهمیت بسیار دارد ولی بمناسبت موقع محلی هوای آن بسیار سنگین است زیرا در صحرایی پست و مردابی قرار دارد که از ابتدای خلیج مزبور بسوی جنوب شرقی امتداد یافته و جهت شمالی آن بکوهها مسدود است . در سوالف ایام این قصبه معرض تخریبات بسیار گردیده است و در عصر حاضر هم دو ضربه ٔ بزرگ به وی وارد گشته ، یکی زلزله ٔ بسیار شدید و دیگری حریق خانمانسوز، با وصف این حال لنگرگاهی زیباست و اهمیت تجاری آن روزافزون میباشد و هرروز کسب ترقی و معموریت می کند. اسکندرون ازجمله ٔ بناهای منسوب باسکندر ذوالقرنین است ، تعدادی از شهرها را بنسبت نام آن جهانگیر آلکساندریا تسمیه کرده اند واین شهر را برای تفریق از آنها آلکساندریا مینور یعنی اسکندریه ٔ کوچک و الکساندریاآدایسوم یعنی اسکندریه ٔ آیاش نامیدند، بعداً اروپائیان این شهر را بصیغه ٔمصغر الکساندرت خواندند و مشرقیان بشکل اسکندرون یااسکندرونه درآوردند. اسکندر آن زمانی که در دشت آیاش دارا را مغلوب ساخت (333 ق .م .) این شهر را بیاد این پیروزی بنا کرد. تا آن زمانها آیاش مرکز مهم تجارت بود، پس اسکندرون بجای آن اهمیت یافت و بمرور دهور آیاش رو بویرانی نهاد و شهر نو جانشین وی گشت و بر اهمیت و معموریت آن افزود. (از قاموس الاعلام ترکی ). سکنه ٔ آن 25000 تن است . رجوع باسکندرون (قضا...) شود.


دانشنامه عمومی

شهر اسکَندَرون از شهرهای جنوب شرقی ترکیه است.
این شهر مرکز استان ختای ترکیه است و جمعیتی رو به افزایش دارد. جمعیت اسکندرون ۱۵۹٬۱۴۹ نفر است. (سرشماری ۲۰۰۰).
نام این شهر عربی شدهٔ نام یونانی (Ἀλεξανδρέττα، تلفظ: آلکساندرتا) است.شهر اسکندرون در کرانهٔ دریای مدیترانه، در کنار خلیج اسکندرون و در پای کوهی به نام کوه نور قرار گرفته.
اسکندرون در زمان هخامنشیان مانند همه بخش های آناتولی جزئی از ایران بود.

دانشنامه آزاد فارسی

اِسْکَنْدرون (Iskenderun)
(به عربی: اسکندرونه یا اسکندریه) شهر و بندری در ناحیه ای به همین نام، در ساحل شرقی خلیج اسکندرون از متفرعات شرقی دریای مدیترانه، در استان هاتای (ختا)، واقع در جنوب غربی ترکیه. جمعیت آن ۱۷۶هزار نفر است (۱۹۹۰). پایانۀ نفتی شهرک دُرت یُل (به معنی چهارراه) در بالای خلیج اسکندرون جایگاه مخزن های عظیم نفت است. جنگ الیسوس بین اسکندر و داریوش سوم در دشتی واقع در ساحل خلیج اسکندرون روی داد. این شهر در قرون میانه راه زمینی دسترسی ایران و هند به آب های اروپا و شمال افریقا بود. در ۱۹۲۰ به سوریه واگذار شد. تا ۱۹۳۷ پیش بندر حلب بود و در همان سال خودمختاری گرفت. در ۱۹۳۸، به سبب اختلاف میان اعراب و ترک ها، تحت نظارت نظامی فرانسه و ترکیه بود و سرانجام در ۱۹۳۹ جزو قلمرو جمهوری ترکیه شد.


کلمات دیگر: