کلمه جو
صفحه اصلی

شالوس

لغت نامه دهخدا

شالوس. ( اِخ ) معرب چالوس. ( از دمشقی ). رجوع به چالوس شود.

گویش مازنی

/shaaloos/ معرب چالوس و نام باستانی این شهر استچالوس به روایت تاریخی و محاوره ی مازندران غربی که هم خانواده و از لهجه های زبان تبری است: به گونه های مختلف نوشته و تلفظ شده استنویسندگان عرب و همچنین این اسفندیار در ثبت وقایع مربوط به این شهر شالوس نوشتندگروهی نیز شلس ضبط کردند که وجه اخیر از تلفظ بومی و عامیانه ی آن ناشی شده استسید ظهیرالدین مرعشی زمانی آن را شلس کوه و بیشتر اوقات چالوس و چالوسه رستاق آورده استاین واژه از دو جز چا+لوس تشکیل شده استچا مخفف چال تبری و همان چاله ی فارسی است و لوس به معنی زمین سست و باتلاقی استتلخیص و برداشت از نام ها و نام آوران مازندران غربی

معرب چالوس و نام باستانی این شهر استچالوس به روایت تاریخی ...



کلمات دیگر: