شب چره
فارسی به انگلیسی
sweetmeat or dried fruits keeping a person busy during the nightor enabling him to stay up.
snack
فرهنگ فارسی
۱ - آجیل و میوه که در شب نشینی صرف کنند تنقل . ۲ - چریدن چارپایان در شب چرای ستور در شب .
آجیل ومیوه که درشب نشینی بخورند، چرای گوسفندشب
آجیل ومیوه که درشب نشینی بخورند، چرای گوسفندشب
فرهنگ معین
( ~ . چَ رِ ) (اِمر. ) آجیل و میوه که در شب نشینی می خورند.
لغت نامه دهخدا
شب چره. [ ش َ چ َ رَ / رِ ] ( اِمص مرکب )شب چر. بردن حیوانات در شب به چرا کردن. ( فرهنگ نظام ). چرا کردن حیوانات را گویند در شب. ( برهان ). چرای ستور در شب. ( ناظم الاطباء ). چرای شبانه :
گرگ آمده ست گرسنه و دشت پربره
افتاده دررمه رمه رفته به شب چره.
گرگ آمده ست گرسنه و دشت پربره
افتاده دررمه رمه رفته به شب چره.
ناصرخسرو.
|| ( نف مرکب ) حیوانی که در شب میچرد. ( فرهنگ نظام ). || ( اِ مرکب ) نقل و میوه خشک را گویند که مردم در هنگام شب نشینی خورند. ( برهان قاطع ). میوه وآجیل و غیر آنها که در شب نشینی خورده می شود. ( فرهنگ نظام ). آجیل و نقل و میوه های گوناگون که در هنگام شب نشینی و پس از طعام خورند و پشخوره نیز گویند. ( ناظم الاطباء ). شبچر.فرهنگ عمید
۱. آجیل و میوه ای که در شب نشینی می خورند.
۲. (اسم مصدر ) [قدیمی] چرای گوسفندان در شب، شب چرا: گرگ آمده ست گرسنه و دشت پُربره / افتاده در رمه، رمه رفته به شب چره (ناصرخسرو: ۲۶۸ ).
۲. (اسم مصدر ) [قدیمی] چرای گوسفندان در شب، شب چرا: گرگ آمده ست گرسنه و دشت پُربره / افتاده در رمه، رمه رفته به شب چره (ناصرخسرو: ۲۶۸ ).
گویش مازنی
/shab chare/ تنقلات – شب چره
تنقلات – شب چره
واژه نامه بختیاریکا
شُم چری
پیشنهاد کاربران
آجیل شب . . . . . استاد شهریار این لغت را که قاعدتا فارسی است در منظومه حیدر بابا بکار برده هست : شبچره سی گیردکانی ایده سی
دندان مزوشبچره مترادف هم هستند و به میوه و آجیل و گردو و خصوصا نخود کشمش و گاه خرما که شب ها بعد از غذا به مهمان ها داده میشد و یا اهل خانه خود صرف میگردند.
چریدن:
دکتر کزازی در مورد واژه ی " چریدن" می نویسد : ( ( چریدن در معنی خوردن و بهره بردن به کار رفته است . این معنی هنوز در واژه ی" شبْ چره" ) ) به معنی آنچه شب هنگام خورند باز مانده است.
( ( چو ایدر نخواهی همی آرمید ،
بباید چرید و بباید چمید ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 251. )
دکتر کزازی در مورد واژه ی " چریدن" می نویسد : ( ( چریدن در معنی خوردن و بهره بردن به کار رفته است . این معنی هنوز در واژه ی" شبْ چره" ) ) به معنی آنچه شب هنگام خورند باز مانده است.
( ( چو ایدر نخواهی همی آرمید ،
بباید چرید و بباید چمید ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 251. )
کلمات دیگر: