کلمه جو
صفحه اصلی

سخت وریدن

واژه نامه بختیاریکا

( سُخت وریدِن ) سوخت بر ریختن؛ سوخت تمام شدن. کنایه از گرسنگی شدید. مثلاً مَر سُخت وریتِه یعنی مگر سوختت تموم شده است ؟ گرسنگی ات بیش از حد بود ؟


کلمات دیگر: