کلمه جو
صفحه اصلی

مجنونه

لغت نامه دهخدا

( مجنونة ) مجنونة. [ م َ ن َ ] ( ع ص ) مؤنث مجنون. ( اقرب الموارد ). رجوع به مجنون شود. || نخلة مجنونة؛ خرمابن دراز. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). درخت خرمای بلند. ( از اقرب الموارد ).

مجنونة. [ م َ ن َ ] (ع ص ) مؤنث مجنون . (اقرب الموارد). رجوع به مجنون شود. || نخلة مجنونة؛ خرمابن دراز. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). درخت خرمای بلند. (از اقرب الموارد).



کلمات دیگر: