کنایه از لبهای معشوق است
قند مکرر
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
قند مکرر. [ ق َ دِ م ُ ک َرْ رَ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از لبهای معشوق است. ( برهان ) :
دیده چون آن دو لب شیرین دید
معنی قندمکرر فهمید.
دیده چون آن دو لب شیرین دید
معنی قندمکرر فهمید.
طاهر غنی ( از آنندراج ).
رجوع به قند شود.کلمات دیگر: