کلمه جو
صفحه اصلی

کلاه کبود

لغت نامه دهخدا

کلاه کبود. [ ک ُ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان خالصه است که در بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان واقع است و 305تن سکنه دارد. در سه محل بفاصله ٔ یکهزار گز به علیاو سفلی و وسطی مشهورند سکنه ٔ علیا 80 تن و وسطی 77 تن و سفلی 150 تن . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).


کلاه کبود. [ ک ُ ک َ ] (اِخ ) دهی است از بخش روانسر شهرستان سنندج که 170 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).


کلاه کبود. [ ک ُ ک َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان خالصه است که در بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان واقع است و 305تن سکنه دارد. در سه محل بفاصله یکهزار گز به علیاو سفلی و وسطی مشهورند سکنه علیا 80 تن و وسطی 77 تن و سفلی 150 تن. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

کلاه کبود. [ ک ُ ک َ ] ( اِخ ) دهی است از بخش روانسر شهرستان سنندج که 170 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

دانشنامه عمومی

کلاه کبود، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان روانسر در استان کرمانشاه ایران است.
این روستا در دهستان حسن آباد قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۲۳۳ نفر (۴۷خانوار) بوده است.


کلمات دیگر: