ريزبين , ميکروسکپ , ذره بين
مجهر
عربی به فارسی
لغت نامه دهخدا
مجهر. [ م ُ هَِ ] (ع ص ) آشکارکننده ٔ کلام . (آنندراج ) (از منتهی الارب ). کسی که کلام را آشکارا می گوید. (ناظم الاطباء).
مجهر. [ م ِ هََ ] (ع ص ) رجوع به مِجهار شود.
مجهر. [ م ُ هََ ] (ع ص ) کلام مجهر؛ سخن بلند. (منتهی الارب ) (آنندراج ). سخن بلند و آشکار. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به مجهار شود.
مجهر. [ م ِ هََ ] ( ع ص ) رجوع به مِجهار شود.
مجهر. [ م ُ هَِ ] ( ع ص ) آشکارکننده کلام. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ). کسی که کلام را آشکارا می گوید. ( ناظم الاطباء ).
مجهر. [ م ُ هََ ] ( ع ص ) کلام مجهر؛ سخن بلند. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). سخن بلند و آشکار. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). و رجوع به مجهار شود.
مجهر. [ م ُ هَِ ] ( ع ص ) آشکارکننده کلام. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ). کسی که کلام را آشکارا می گوید. ( ناظم الاطباء ).
مجهر. [ م ُ هََ ] ( ع ص ) کلام مجهر؛ سخن بلند. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). سخن بلند و آشکار. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). و رجوع به مجهار شود.
کلمات دیگر: