کلمه جو
صفحه اصلی

ابن مرزوق

فرهنگ فارسی

فقیه حبلی

لغت نامه دهخدا

ابن مرزوق. [ اِ ن ُ م َ ] ( اِخ ) رجوع به ابوعبداﷲبن مرزوق شود.

ابن مرزوق. [ اِ ن ُ م َ] ( اِخ ) ابوعمرو عثمان قرشی مصری صوفی. فقیه حنبلی.در موطن خود بتدریس و وعظ و افتا اشتغال می ورزید. وفات وی به سال 564 هَ.ق. و قبر او زیارتگاه است.

ابن مرزوق . [ اِ ن ُ م َ ] (اِخ ) رجوع به ابوعبداﷲبن مرزوق شود.


ابن مرزوق . [ اِ ن ُ م َ] (اِخ ) ابوعمرو عثمان قرشی مصری صوفی . فقیه حنبلی .در موطن خود بتدریس و وعظ و افتا اشتغال می ورزید. وفات وی به سال 564 هَ .ق . و قبر او زیارتگاه است .


دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اِبْن ِ مَرْزوق ، نام مشترک افراد خاندانی مالکی مذهب از مغرب می باشد.
اصل ایشان از جنوب افریقیه بود که به تلمسان مهاجرت کردند و در آن جا سکنی گزیدند، بیش از ۱۰ نفر از افراد این خانواده جزو بزرگان علم و ادب و فقه و سیاست بودند و بی گمان ۲ تن از آنان : محمد خطیب و محمد حفید تأثیر بسزایی در فرهنگ مغرب اسلامی برجا نهاده اند.
زندگی مرزوق
مرزوق که مرازقه بدو منسوبند، در اواخر قرن ۵ق در تلمسان اقامت داشت و مردی صالح و دیندار بود.
معروفان این خاندان
معروف ترین افراد این خاندان بدین شرح بوده اند:
← ابن مرزوق حفید
...


کلمات دیگر: