کلمه جو
صفحه اصلی

ابن مفلح

فرهنگ فارسی

فقیه شیعی از علمای دولت شاه طهماسب صفوی

لغت نامه دهخدا

ابن مفلح. [ اِ ن ُ م ُ ل ِ ] ( اِخ ) ظهیرالدین ابواسحاق ابراهیم بن نورالدین علی بن عبدالعالی عاملی میسی فقیه ، شیعی ، از علمای دولت شاه طهماسب صفوی. او بحسن خط معروف بوده است و فرزند او عبدالکریم و نبه اوشیخ لطف اﷲ متوفی به 1032 هَ. ق. هر یک از علمای معروف بودند و شیخ لطف اﷲ همان است که شاه عباس کبیر برای او مسجد معروف را در میدان شاه اصفهان بنا کرد.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اِبْن ِ مُفْلِح ، نام افراد خاندانی از فقیهان حنبلی دمشق که در سده های ۸ -۱۱ق /۱۴-۱۷م دارای مقامات علمی و اجتماعی بوده اند.از نسبت رامینی و قانونی برای افراد این خاندان چنین برمی آید که اصل خاندان به فلسطین باز می گردد.
شمس الدین ابوعبدالله محمد بن مفلح (ح ۷۱۰-۷۶۳ق / ۱۳۱۰-۱۳۶۲م )، سر سلسله و مهم ترین شخصیت این خاندان بود.از زندگی او اطلاع بسیاری نداریم .زرکلی (۷/۱۰۷) از منابع متقدم نقل کرده است که وی در بیت المقدس به دنیا آمد و همان جا رشد یافت .مشاهیری چون ذهبی و مزّی از مشایخ او بوده اند.
← فرزندان
تقی الدین (یا برهان الدین ) ابواسحاق ابراهیم بن محمد بن مفلح (۷۵۱-۸۰۳ق /۱۳۵۰-۱۴۰۱م )، او از پدر و نیز نیایش جمال الدین مرداوی ، ابن قیّم جوزیه ، ابوالبقاءِ سبکی و دیگران دانش آموخت و در خردسالی (۷۶۰ق ) به مصر سفر کرد و از قلانسی و خلاطی و ناصرالدین فارقی حدیث شنید. او نیز چون پدرش در مدارس صاحبیه و جوزیه و نیز در دارالحدیث اشرفیه تدریس می کرد. مدتی نایب قاضی ابن منجا بود و در رجب ۸۰۱ قاضی دمشق شد. هنگام ورود تیمور به شام ، وی برای برقراری صلح بسیار کوشید، ولی سودی نبخشید.ابواسحاق سرانجام بر اثر بیماری درگذشت و کنار پدرش دفن گردید. ابن حجر عسقلانی یادآور شده که از او حدیث شنیده است .
← آثار
او قرآن و ادبیات را نزد مشایخ دمشق فرا گرفت و از پدر و عمویش شرف الدین عبدالله فقه و اصول آموخت .
← مشایخ
...


کلمات دیگر: